همسفر

ساخت وبلاگ
شاد و خرم، با ناز ادا میرفت این و به ان سو با شنا باد در باده، یار در خانه و او گرد جهان میرفت زین سو ان سو بی امان گهی در عمق، گهی بر روی اب بود میپرید از عمق اب بر روی اب نه دل در گروه کاری داشت نه کاری بر گذر ایام داشت نه یادش بود نامش را نه برده بود از یاد نامش را ازاد بود به گفته خود اینچنین نبودش کاری با خالق خیش همچنین تا که روزی زین سو و ان سو که میجهید لقمه ای بس چرب دید روبه روی چشم خیش گفتش چه خوب شد، نهار هم جور شد چرخی زد لقمه را در بین ان ابها جهید ناگهان خویشن را بدید در بین ان ابها اسیر لقمه چرب، دام صیاد بود صیادش گشنه بوده و او اکنون خود غذای صیاد بود چو دید خود را در بند و گرفتار و اسیر میان دریا، اسمان، قایق صیاد پیر دید که زورش به قدر صیاد نیست چاره طنابش، دهان بی دندان نیست چو دید انچنان که میپنداش نیست خود ذره ای از این دریا نیز نیست خود را در پایان راه دید، خود را در سفره صیاد دید یادش افتاد به ان یاد وکیل به ان قدرت لایزال، حکیم بگفتش چو ازاد بگشتم زین طناب نبرم یادت را گرچه باشم در ان سوی جهان چو زنده گشت یاد قدریش در دل برده شد نام رئوفش بر دهان ناگاه پا همسفر...
ما را در سایت همسفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebihamsafar4 بازدید : 258 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 15:13

هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد
در باد بهاری تهی از زاغ و زغن شد


از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

همسفر...
ما را در سایت همسفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebihamsafar4 بازدید : 275 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 15:13

هرچقدر سعی میکنم که احساس رو به قلم بیارم،نمیتونم. پس با یک واژه تمامش میکنم، معنایش با خودتان...

من تو را عاشقم، ذره ذره من از نوع تفکر، راه و منشه توه... تفکر تو نجات بخش من بود توی این چند سال. حاج احمد متوسلیان با همه وجودم ارزو میکنم به زودی برگردی.

ان شاءلله

همسفر...
ما را در سایت همسفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebihamsafar4 بازدید : 297 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 15:13